کودکی گرانبها ... با ذهنی مظلوم و بیگناه
زاده شده تا زجر بکشه ... در این زندگی یا زندگی های دیگرش
بسیار نا امید میافتد در روز های ظلم آلود و بی وقفه اش
تاریکی یادی از جهان خشونت بار را به همراهش میاورد
روزی که تو مردی اشک های من خشک شدند!
من تو را هنوز احساس میکنم انعکاس وجودتو تو روحم حس میکنم!
من تورا خورد کردم! ولی دلم برایت خیلی تنگ شده !
روزی که تو مردی هنوز در روح من پیدا انعکاس میکنه !!!!
این جهان در آتشه! و پشتشو به ما کرده!
یک افق دیگر پشت سر گذاشته شد و از دست رفت
بسیار نا امید میافتیم در روز های ظلم آلود و بی وقفه مان
واقعیتی تاریک از این جهان خصمانه !
نظرات شما عزیزان:
دخترک خط خوردـهـ
ساعت15:35---6 مهر 1391
|